سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تدبیر پیر را از دلیرى جوان دوست‏تر مى‏دارم . [ و در روایتى است ] از حاضر و آماده بودن جوان براى کارزار . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :13
بازدید دیروز :0
کل بازدید :87417
تعداد کل یاداشته ها : 80
103/9/9
9:44 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
سمانه[181]

خبر مایه
ای مردم تا دمی از عمرتان مانده به پرستش خدا و کارهای نیک بپردازید و از مرگ ناگهانی که به سراغتان می آید بترسید زیرا رزق از دست داده را می توان دوباره به دست آورد اما عمر گذشته را هرگز نمیتوان تجدید کرد . ای مردم دنیا محل گذر است و آخرت سرای ماندن پس بکوشید از این گذر گاه توشه ای برای آخرت خود بگیرید .
  
  

پدر آن تیشه که بر خاک تو زد ،دست اجل

تیشه ای بود که شد باعث ویرانی من

رفتی و روز من را تیره تر از شب کردی

بی تو در ظلمتم ای دیده نورانی من

بی تو ،اشک و غم و حسرت همه مهمان من اند

قدمی رنجه کن از مهر به مهمانی من

من یکی مرغ غزل خوان تو بودم چه فتاد

که دگر گوش ندادی به نوا خوانی من

گنج خود خواندی و رفتی و بگذاشتی ام

ای عجب بعد تو با کیست نگهبانی من ؟

 

تقدیم به روح پدرم و تمامی پدران حاضر در سرای باقی


88/1/25::: 12:21 ص
نظر()
  
  

امروز درست 30 روزه که تکیه گاه زندگی ام و تمام شور و شوق زندگی ام پدرم رو از دست دادم و امشب که درست یک ماه از رفتن پدرم میگذره  در شب شهادت امام حسن عسگری (ع) این مصیبت بزرگ رو و این درد جان کاه رو به پیشگاه آقا امام زمان تسلیت عرض میکنم و امیدوارم که هیچ کسی داغ پدر نبینه و امیدوارم که همه جوونا قدر این نعمت بزرگ رو بدونن و با تمام وجود به پدراشون محبت کنن چون تازه زمانی که از پیش ما میرن میفهمیم که چه چیزی زو از دست دادیم و برای تمامی پدر هایی که از پیش ما رفتن از خدا طلب آمرزش دارم .

باورم نیست پدر رفتی و خاموش شدی

ترک من کردی و با خاک هماغوش شدی

خانه را نوری اگر بود ز الطاف تو بود

ای چراغ دل ما از چه تو خاموش شدی

 

تقدیم به پدرم که با رفتنش من را با اشک همنشین کرد

روحش شاد


  
  

                                                             به نام خدا

سلام ،امیدوارم که وقت برای خوندن این مطلب داشته باشید و اگر هم ندارید براتون آرزوی موفقیت میکنم .

اول از همه مقدمه ای کوتاه !

معذرت خواهی از همه دختر خانمهای مانتویی و بعد هم همه خوش تیپ های ایرونی !

چند روز پیش بود که با خواهرم آماده شدیم و برای خرید به بیرون رفتیم از خونه تا محل خرید چند تایی ماشین سوار شدیم حدود ساعت 6 بعد از ظهر بود که به تجریش رسیدیم ،بله همون تجریش خودمون که یک زمانی بالا شهر تهران حساب میشد و همین بالا شهر بودنش بود که کار دست جووناش  داد و اونا اینطوری فکر کردن که بالا شهر باید یه فرقهایی با پایین شهر داشته باشه و فرقی پیدا نشد مگر اینکه خونه ها بزرکتر شدند و ماشنها قشنگتر و گرون قیمت تر ، اما اینهاد برای اونا کافی نبود  اونها باز هم تفاوت میخواستن نه با پایین شهر بلکه با همه آدما حتی با پدر ها و مادراشون که به قول خودشون یه جورایی امل میزدن !

اخه اونها جوون های عصر ارتباطات بودن و با قدیمی ها فرق داشتن و این طوری شد که کم کم اونها شدند تافته جدا بافته از دیگران ،جدا از گذشتگان و فرهنگشون چادر شد باعث عقب افتادگی و نشانی بر دهاتی بودن ادما ، و در آغاز راه پیشرفت چادر ها کنار گذاشته شد و فرهنگ جدید وارد شد : مانتو ! البته این مانتو بیچاره از اول راه این جوری که کا الان میبینیم نبود بلند بود و گشاد با دکمه های بزرگ و اپل های بزرگی بر روی شانه و البته گه گداری به یاد کاراگاه علوی یه کمربندی هم به اون اضافه میشد اما این فرهنگ اینطوری کامل نبود تا اینجا مانتو تا حدودی همون کارهای چادر رو انجام میداد و به قول بعضی ها خواهر خونده چادر محسوب می شد و اینجا بود که  موسسین کم کم به فکر چاره ای افتادند تا اینکه طرح جدید اعلام شد مانتو ها  کوتاه می شوند ! و بدین ترتیب مصوبات به اجرا درآمد و وجب به وجب از پایین مانتو ها رو قیچی کردن و دلیل این کار  این بود که بلندی مانتو ها دست و پا گیر بود ،جلوی حرکت خانم ها رو می گرفت و نمیگذاشت که اونها تو جامعه آزادانه فعالیت کنند ، اما راستش نمیدونم  اون زمان یکی نبود به این تلاش گران و فعالان عرصه اجتماع بگه که اگر این چادر ها و مانتو ها دست و پا گیر هستند حضرت زینب توی عصر عاشورا چه جوری با این چادر حماسه آفرینی کرد و حضرت زهرا (ع) چه جوربا همین عوامل دست و پا گیر پشت در های نمیه سوز و با پهلوی شکسته از نام علی (ع) و اسلام دفاع کرد !بگذریم کم کم موسسین همین فرهنگ به این نتیجه رسیدند که ای بابا زیباترین زنهای دنیا توی همین ایران خودمون هستند و ما خبر نداشتیم ، آخه خانمهایی به این اندامهای زیبا چرا باید مانتو هایی به این گشادی بپوشند و از زیبایی و نعمتی که خداوند به اونها داده استفاده نکنند آخه اونها چه چیزی از دخترکها آلمانی و فرانسوی کم  دارند ، چرا باید جوونی اونها زیر این لباس های گشاد هدر بره و اصلا مگر نه اینکه زن و مرد هر دو با هم برابر هستند و از حقوقی برابر برخوردارند پس این کارها برای چیه و چرا خانمها نتونند مانند اقایون و با بلوز و شلوار تو خیابون ها رفت و آمد کنند ! و هزاران دلیل دیگر و همچنان که زمان میگذشت لباس ها تنگ تر و کوتاه تر میشدند و این پیشرفت و تمدن یقه شلوارها رو هم گرفت ، خیلی از این شلوارها ی جین که سالها بود توی انبارهای لباس همسایگان محترمی چون ترکیه و کمی دورتر ایتالیا مونده بود و موشهای شکمو رو هم بی نصیب نذاشته بودند و جنابان موش دندانهایی به اونها نشون داده بودند کم کم وارد بازارهای کشور کهن ایران شدند و مردم و مخصوصا جوون های با غیرت ایرانی که همواره در طول تاریخ نوع دوستی و سخاوتشون رو به همسایگان نشان داده بودند دست رد بر این شلوارهای جین سوراخ سوراخ نزدند و با آغوش باز از اونها استقبال کردند و به عنوان مد جدید از اونها استفاده کردند و با این کار خود به موشها ثابت کردند که جوون های ایرانی همیشه در صحنه حضور داردند و حتی پاره ترین شلوارها رو هم تن میکنند و اما تکه پارچه ای به نا روسری ،که از زمانهای قدیم از یک تکه پارچه سه گوش تهیه میشد آلبته آن زمانها پارچه ارزانتر بود و اندازه آن کمی بزرگتر از امروز و چون جنس پارچه های قدیمی ضخیم تر بود به طبع آن ضخامت روسری ها ها بیشتر از امروز بود و این پارچه سه گوش بیچاره همان راه مانتو را طی کرد و امروز به تکه پارچه ای کوچک که بیشتر شبیه به دستمال گردن است و نوع دیگری از آن به نام شال که در گذشته از آن برای بستن کمر استفاده میکردند تبدیل شده است البته یکی از دلایل خیلی مهمی که روسری تغییر هویت داده در این است که روسری های ضخیم و بلند برای زمانی بود که دخترکان کشور ما دچار بیماری تاسی و کچلی بودند و آنقدر فقیر بودند به مبالغ هنگفتی را برای خرید شامپو های نرم کننده و حالت دهنده و... پرداخت نمیکردند و موهایشان را فقط حنا می گذاشتند اما امروزه با این رنگ ها و مشهای زیبا حیف نیست که گیسوان زیبای دخترانمان در زیر این پارچه های نخی و پلاستیکی موخوره بگیرند  و بریزند اما با این همه دلیل هنوز هم گه گداری که موهای مادر بزرگم را می بینم نه تنها کم از جوون های امروزی مو نداره بلکه موهای زیباتر و پر پشت تری هم دارد ،نمیدانم شاید روسری اینها از ابریشم بوده و شاید هم آن زمان آقا جان برای مادر بزرگم شامپو های تقویتی از فرنگستون میخریدند ،اما در آخر موسسین فرهنگ جدید به این نتیجه رسیدند که روسری هم عاملی است که باعث میشود تا زنان ایرانی این نعمت و زیبایی خدادادی خود را تباه سازند و در همین جا روسری به پشت سری و رو گردنی تغییر نام می دهد و خلاصه این طوری شد که جوون های ما پیشرفت کردند و به جای نشستن در پشت میز تحریر پشت میز توالت نشستند و به جای رفتن به مسجد و مراسم روضه در کلاسهای ایروبیک ورقص حاضر شدند و در آخر به جای پیشرفت پس رفت کردند ،نمیدونم واقعا ما دختر های ایرانی ما ها که اولگوهایی مثل زینب و فاطمه زهرا رو داریم و تو کتاب آسمونی مون داستان های حضرت مریم و آسیه رو خوندیم و نجابت و پاکدامنی دختران شعیب نبی به گوشمون رسیده و ما ها که اصالت آریایی خود می بالیم و خودمون رو از نسل کوروش و داریوش می دونیم ما ها که هنوز خیلی از دوستانمون یا خواهر شهید هستند و یا فرزند شهید ،و توی دانشگاه و مدرسه با فرزندان و خواهران شهید پشت یک میز می نشینیم ما ها چرا ؟

چرا باید صبح تا شب بشینیم جلوی ماهواره و کنترل به دست به دنبال آخرین مدل مو و لباس تو کشور های غربی باشیم ، چرا باید جمعه هامون رو به جای شروع کردن با دعای ندبه با آهنگ های شهرام و بهرام و ... شروع کنیم ؟ چرا به جای ترانه های بهشتی مثل صلوات آهنگ های اندی شده ورد زبونمون ؟ چرا به جای یه نیم نگاهی به زندگی فاطمه زهرا می رویم به دنبال اینکه آنجلینا و جنیفر و ... کی به دنیا اومدن و دور کمرشون چنده و و امسال موهاشون رو چه رنگی کردن ؟ و چرا به جای اینکه بعضی وقتا بریم سر مزار شهدایی که به خاطر ما و آزادی ما از جونشون گذشتند خودمون رو اسیر کافی شاپ و مهمونی های شبانه کرده ایم ؟ و هزاران چرای دیگر !

راستش هدفم از نوشتن این حرفا به خاطر این بود که دلم برای هم سن و سال های خودم می سوزه از اینکه میبینم گرفتار یک سری عقاید پوچ و تهی شدن و با این امور دارند جوونیشون رو هدر میدن ، آخه چرا ما دختر های ایرونی هویت و پیشرفت رو توی این چیزها دنبال میکنیم و چرا دلمون به حال خودمون نمی سوزه ؟ چرا باید خودمون رو مثل عروسک بزک کنیم و برای خلقی چشم چران به نمایش بزاریم چرا حرمت شهیدامون رو نگه نمیداریم و چرا به این فکر نمیکنیم که یک زمانی ما میشیم الگوی آیندگان ، و بچه هامون باید به کدوم گذشتشون افتخار کنن،و در پایان معذرت خواهی میکنم از تمامی خانم های مانتویی که خودمم هم تا چند وقت پیش مانتویی بودم و همه تجریشی های عزیز و اگر از تجریش اسم بردم  برای اینکه بیشتر از هر جای دیگری اونجا رفت و آمد دارم و یه جورایی خودم رو جزیی از اونها میدونم .

 

 

                                                    


87/12/13::: 10:45 ع
نظر()
  
  

سلام

پیشاپیش میلادامام رضا (ع ) به همه کسانی که مهر امام رضا را در دل دارند تبریک میگم و امیدوارم که قسمت همه بشه  که در روز میلاد امام رضا بتونند مشهد باشند و البته امیدوارم اونهایی هم که مشهد هستند من حقیر رو از دعای خیرشون محروم نکنند و سلام من رو هم به امام رضا برسونند .

حدیثی از امام رضا رو تقدیم همه میکنم برای خوب بودن به نظر من فقط کافی روزی یک بار نگاهی به این حدیث بندازیم

(( حقیقت ایمان :انجام واجبات و دوری از محرمات است ))

التماس دعا

 


  
  

 

الهی !

پروردگارا این جایگاه کسی است که بازیچه دست گناهان شده است و خطا ها زمام اختیار او را در دست گرفته اند و شیطان بر او غلبه کرده است پس به خاطر غفلت و سهل انگاری به آنچه امر کرده ای ،کوتاهی نموده است و از روی غرور به آنچه که نهی کرده ای آلوده شده است .

پس با شرمنده گی تمام از تو ، اما باد لی سرشار از امید ، به تو روی آورده و با رغبت و اطمینان به سوی تو متوجه شده است و از روی یقین در تو طمع بسته و با دلی بیمناک و اخلاصی کامل به پیشگاه تو روی می آورد ،در حال که طمع از غیر تو بریده است و جز تو از هیچ کس دیگر نمیترسد .

پروردگارا ! اینک این منم که به سوی تو آمده ام و مطیع فرمان تو هستم ،در آنجا که به بندگانت امر نموده ای که دست به دعا بردارند و تو را بخوانند ؛و می خواهم به آنچه که وعده داده ای وفا کنی ، آنجا که فرموده ای ((بخوانید من را تا شما را استجابت نمایم ))

فرازهایی از صحیفه سجادیه

نیایش 31


  
  

 

مولای جان  سلام :

مولای من ،مهدی جان ،نیمه شعبان دیگری هم از راه رسید و عاشقانت همچنان هر روز چشم به راه آمدنت .

مولای من در سالهای فراغت چه بسیار چشمها که در آرزوی دیدنت بسته شدند و چه بسیار قلبها که در غم نبودنت  از تپش ایستادند و چه بسیار اشکها که در غم نیامدنت فدای قدومت شدند .

مولا جان می گویند جمعه ای خواهی آمد و به شوق دیدنت جمعه را یکی پس از دیگری سپری کرده ام ،مولای من هر جمعه صبح به امید آمدنت سر از بالین بر میدارم تا آمدنت را در افق نظاره گر باشم و در غروب هر جمعه نیامدنت را اشک میریزم .آقای من مهدی جان من ،میدانم که خواهی آمد ،میدانم که با آمدنت دنیای دلم را چراغانی خواهی کرد ،اما مولا جان، تو را به زیبای شب نیمه شعبان و به شادی امشب خانه نرجس بیا و با آمدنت شب هجرانمان را سحر کن بیا که در فراغت جمعه هایم سردو تاریک است .

اللهم عجل لولیک الفرج

 

تبریک عرض میکنم میلاد مهدی موعود را خدمت تمامی منتظاران آن حضرت و از همه التماس دعا دارم .به امید روزی که آمدنش را جشن بگیریم .برای تعجیل در ظهور آقا امام زمان (ع) صلوات .


  
  

کوه در میانه صحرای بی  کران چشم انتظار آمدن یار ، قامتی برافراشته بر فراز آسمان تا شاید نشانی یابد از آمدنش ، قاصدی در راه است ،خبری از پی آن ، عطر و بوی آمدنش فضای صحرا را پر کرده است ، صدای قدومش ریگهای صحرا را به وجد آورده ،نسیم غبار از چهره زمین بر میدارد و مزین میکند صحرا را به خاک قدوم یار ، کوه به پیشتباز یار آمده با سینه ای شکافته ، محمد می آید و قدم میگذارد  در حرا ، خورشید به احترام آمدنش روی ماندن ندارد قصد غروب میکند ، ستارگان عرش را برایش چراغان  کرده اند ، قدسیان در راهند ، جبرئیل می آید ، خبری آورده ، پیامی از عشق ،پیامی از خواندن و رسالت ، حرا امشب حال و هوای بهشتی دارد ، و بهشتیان در حسرت حرا ؛ جبرئیل می خواند و محمد ... ،محمد بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید و محمد نیز می خواند و آغاز میشود رسالتی به بلندای تاریخ ،آغاز میشود ختم نبوت و آغاز میشود وحی رسالت ، و امشب به زیبایی نام محمد و عظمت کلام خداوند می خوانیم به نام پروردگاری که جهان را آفرید :

بسم الله الرّحمن الرّحیم

اقرأ بأسم ربک الذی خلق ....

تقدیم یه صاحت مقدس اقا امام زمان و تبریک بر تمامی مسلمین جهان

عیدتان مبارک


  
  

بی سایه مرا آن نور ، با خویش کجا میبرد

بی پرسش وبی پاسخ ،می رفت و مرا میبرد

ها! گفت تماشا کن ،گلخاک شهیدان را

خالص نشدی ور نه این خاک تو را میبرد !

من بودم و من بودم ، در حال شدن بودم

انگار مرا شوری ،رقصان به سما میبرد

هنگامه محشر بود ،یا وعده دیگر بود

آن پای که بی سر بود ،تن را چه رها میبرد

رو سوی خطر می رفت ،یا سیر و سفر می رفت !؟

هم باورمان میداد هم باورمان میبرد

پیری که غریبی را از کرب و بلا آورد

این بار غریبان را تا کرب و بلا میبرد

استاد : محمد علی بهمنی


  
  

پروردگارا !

هر کس را که تو یاری کنی ،هیچ کس نمی تواند او را خوار سازد ، و کسی را که تو ببخشی هیچ باز دارنده ای ،توان کاستن از آن را ندارد و هر کس را تو راهنمایی و هدایت کنی ،هییچ گمراه کننده ای نمی تواند او را گمراه سازد ، پس بر محمد و  خاندانش درود فرست و ما را به عزت خویش از شر بندگانت حفظ فرما و با بخشش و لطفت بی نیاز گردان و با راهنمایی خود ، ما را به راه حق رهنمون ساز .

آمین یا رب العالمین

(صحیفه سجادیه)

سلام خدمت تمامی جوون های ایرانی ،دلتون شاد و لبتون خندون ، چطورید ؟ امیدوارم که خوب باشید مثل خودم اگر هم نیستید ،اشکالی نداره ،فقط کافی 10 دقیقه برای خودت وقت بزارید ،یک وضو و دو رکعت نماز با عشق ،امتحان کنید ،امیدوارم که شاد شده باشید .

یا حق

 


  
  
<   <<   6   7   8      
پیامهای عمومی ارسال شده
+ سلام دوستان عزیز پیشاپیش فرا رسیدن نوروز باستانی رو خدمت هگی تبریک عرض میکنم و امیدوارم سالی سرشار از خوبی و خیری در پیش رو داشته باشید .