کوه در میانه صحرای بی کران چشم انتظار آمدن یار ، قامتی برافراشته بر فراز آسمان تا شاید نشانی یابد از آمدنش ، قاصدی در راه است ،خبری از پی آن ، عطر و بوی آمدنش فضای صحرا را پر کرده است ، صدای قدومش ریگهای صحرا را به وجد آورده ،نسیم غبار از چهره زمین بر میدارد و مزین میکند صحرا را به خاک قدوم یار ، کوه به پیشتباز یار آمده با سینه ای شکافته ، محمد می آید و قدم میگذارد در حرا ، خورشید به احترام آمدنش روی ماندن ندارد قصد غروب میکند ، ستارگان عرش را برایش چراغان کرده اند ، قدسیان در راهند ، جبرئیل می آید ، خبری آورده ، پیامی از عشق ،پیامی از خواندن و رسالت ، حرا امشب حال و هوای بهشتی دارد ، و بهشتیان در حسرت حرا ؛ جبرئیل می خواند و محمد ... ،محمد بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید و محمد نیز می خواند و آغاز میشود رسالتی به بلندای تاریخ ،آغاز میشود ختم نبوت و آغاز میشود وحی رسالت ، و امشب به زیبایی نام محمد و عظمت کلام خداوند می خوانیم به نام پروردگاری که جهان را آفرید :
بسم الله الرّحمن الرّحیم
اقرأ بأسم ربک الذی خلق ....
تقدیم یه صاحت مقدس اقا امام زمان و تبریک بر تمامی مسلمین جهان
عیدتان مبارک