سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسادت و تملّق روا نیست، جز درجستجوی دانش . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :46
بازدید دیروز :43
کل بازدید :85697
تعداد کل یاداشته ها : 80
103/2/20
9:33 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
سمانه[181]

خبر مایه

  

نقش صبر و محبت در تداوم خانواده

خانواده، اولین محیط برای تعلیم و تربیت کودک است. فضایل اخلاقی در این محیط رشد می‌کند و سنگ بنای اخلاق انسان در خانواده نهاده می‌شود. کودک بسیاری از صفات و رفتارهای اخلاقی را از پدر، مادر، خواهر، برادر و کسانی که با آنها در یک خانواده زندگی می‌کند، می‌آموزد. صداقت، امانت‌داری، احترام متقابل، سپاسگزاری، مهربانی، محبت کردن، سخاوت، شجاعت، حفظ عفت و بسیاری از این قبیل رفتارها، توسط اعضای خانواده به یکدیگر منتقل می‌شود. خانواده نخستین درس‌های فضیلت را به فرزندان خود می‌آموزد و بزرگ‌ترها نیز به سبب همنشینی طولانی و مداوم، بر شکل‌گیری صفات اخلاقی یکدیگر تأثیر می‌گذارند. پس قبل از هر چیز باید محیط خانواده به فضایل اخلاقی آراسته شود تا بتواند کارآمدی خود را اثبات کند و زمینة رشد و بالندگی اعضای خود را فراهم سازد.

صبر و کارآمدی خانواده

زندگی انسان در دنیا آمیخته با مشکلات و تعارض‌های فراوانی است. اگر انسان در برابر آنها بایستد و صبر و مقاومت داشته باشد، حتماً پیروز خواهد شد و اگر نا‌شکیبایی کند و در برابر حوادث ناگوار زانو بزند، هیچ‌گاه به مقصد نخواهد رسید. از این‌روی در منابع دینی، صبر و پیروزی قرین هم شمرده شده‌اند.در قرآن کریم نیز شرط مهم پیروزی مجاهدان راه خدا صبر شمرده شده است. خداوند خطاب به مجاهدان می‌فرماید: «هرگاه بیست نفر صبور و با‌استقامت از شما باشد، بر دویست نفر غلبه می‌کند و اگر یکصد نفر باشند، بر هزار نفر از کافران پیروز می‌گردند».(انفال: 65) خداوند صبر را عامل افزایش توانایی و نیروی مقابله با سختی‌ها می‌داند؛ هفتاد آیه در مورد صبر و آثار آن در زندگی فردی، اجتماعی و خانوادگی از طرف خداوند متعال نازل شده است. به اعتقاد برخی از مفسران، هیچ‌یک از فضایل انسانی به این اندازه مورد تأکید قرار نگرفته است. این نشان می‌دهد که قرآن برای این فضیلت اخلاقی و عملی اهمیت فراوانی قائل است و آن را عصارة همة فضیلت‌ها و خمیرمایة همة سعادت‌ها و ابزار رسیدن به هرگونه خوشبختی و سعادت می‌داند. اگر انسان و خانواده ویژگی اخلاقی صبر را نداشته باشد و به آن عمل نکند، هرگز به خوشبختی و سعادت نخواهد رسید و کارآمد نخواهد بود.

حضرت علی‌علیه‌السلام صبر در کارها را به‌منزلة سر در بدن می‌داند و می‌فرماید: «همچنان‌که اگر سر از بدن جدا شود بدن فاسد می‌شود، هرگاه‌ صبر نیز در کارها نباشد، کارها تباه می‌گردد». در خانواده گاهی اعضا با ناکامی‌هایی روبه‌رو می‌شوند و یا برآورده شدن خواسته‌ها نیازمند گذشت زمان است؛ همچنین گاهی آسیب‌های بدنی برای آنان پدید می‌آید و در بسیاری از موارد روابط بین آنان به هم می‌خورد و زمینة‌ بروز اختلاف و رفتارهای نامناسب در خانواده فراهم می‌شود؛ در صورتی که اعضای خانواده از مهار خویش ناتوان باشند و برد‌باری و تحمل در برابر مشکلات نداشته باشند، خانواده به شدت آسیب می‌بیند و نه تنها نیاز خود فرد برآورده نمی‌شود، بلکه برای دیگران نیز مشکل‌ساز می‌شود. فشار روانی، اولین نتیجة بی‌صبری در برابر فشارهاست. فرد صبور می‌تواند با صبر در مقابل حوادث پیش‌آمده، موفقیت و کارآمدی خانواده را حفظ کند؛ در حالی که واکنش فوری و بدون اندیشه در برابر رفتارهای نامناسب دیگران سبب پشیمانی می‌شود. اما صبر به فرد امکان می‌دهد در زمان مناسب، رفتار و واکنش مناسب و متناسب با رفتار فرد خطاکار را از خود نشان دهد.

طبیعی است که در یک خانواده، به علت همراهی طولانی‌مدت اعضای آن، اختلافاتی پیش می‌آید و اگر هر عضوی بخواهد فقط به خواسته‌های خود بیندیشد و به دنبال رسیدن به آن‌ها و ارضای نیازهای فردی باشد و در مقابل کمبودها از خود بی‏صبری نشان دهد، نمی‌تواند به خوشبختی و اهداف خود برسد. فرزندانی که در خانواده‌های بی‌صبر و عجول پرورش یافته‌اند، در اجتماع نیز دچار مشکل می‌شوند؛ زیرا همیشه و در همه جا شرایط فراهم نیست که خواسته‌های آنها برآورده شود. کودکی که صبر ندارد، می‌پندارد هرچه در اجتماع خواست، فوراً در اختیارش قرار می‌گیرد؛ اما وقتی به خواسته‌های خود نرسد، در مقابل اجتماع واکنش‌های نامطلوب از خود نشان می‌دهد و این امر در بسیاری از موارد موجب دردسر برای فرد و خانواده‌اش می‌شود.

بنابراین صبر نه تنها عامل تضمین کارآمدی خانواده است، بلکه کار‌آمدی جامعة انسانی را نیز تأمین می‌کند. اینکه خداوند می‌فرماید صبر عامل پیروزی مجاهدان است، تنها ثمرة صبر منحصر به جبهة جنگ و مجاهدان نیست، بلکه در همة عرصه‌های زندگی، انسان به صبر و مقاومت نیاز دارد تا به پیروزی برسد. پیروزی در خانواده بدین معناست که انسان با تشکیل خانوادة کارآمد، به کمال و بالندگی برسد.

راست‌گویی و کارآمدی خانواده

در قرآن کریم دربارة اهمیت راست‌گویی تعبیرات کم‌نظیری آمده است. خداوند می‌فرماید راستی و راست‌گویی مؤمنان سبب یاری آنان در دنیا و نجاتشان در قیامت می‌شود و پاداش آن را بهشت و رضایت خود از راست‌گویان می‌داند. (مائدة: 19) در روایات نیز به این فضیلت اخلاقی اهمیت فراوانی داده شده است. از روایات استفاده می‌شود که همة فضیلت‌های انسانی از صداقت و راستی سرچشمه می‌گیرد و کلید همة خوبی‌ها راست‌گویی و کلید همة بدی‌ها دروغ و دروغ‌گویی است. امام صادق‌علیه‌السلام راست‌گویی را نوری می‌داند که جهان اطراف خود را روشن می‌کند؛ مانند آفتابی که هرچه در معرض تابش آن قرارگیرد، روشن می‌شود، بدون آن که نقصی در آن وارد شود.

براساس آموزه‌های قرآنی و روایی، راستی و راست‌گویی در کارآمدی تمام بخش‌های زندگی انسان مؤثر است و توجه به این آثار، انگیزة انسان برای گرایش و عمل به این فضیلت بزرگ اخلاقی را افزایش می‌دهد. نخستین تأثیری که این فضیلت دارد، مسئلة جلب اطمینان و اعتماد در همکاری‌های جمعی است. اساس زندگی انسان را کار گروهی و دسته‌جمعی تشکیل می‌دهد و بدون همکاری جمعی، کارهای مهم و با‌ارزش انجام نمی‌شود و یا اینکه پیشرفت آن کاهش می‌یابد. پیشرفت کار گروهی بدون اعتماد و اطمینان در بین اعضای گروه امکان ندارد؛ اعتماد و اطمینان نیز در صورتی حاصل می‌شود که صداقت و امانت در میان آنان حاکم باشد. همچنین تفاوتی میان فعالیت‌های علمی، فرهنگی، پرورشی، حقوقی، اقتصادی و غیره وجود ندارد. یک دانشمند، مربّی، مدیر، سیاستمدار، فرزند و همسر اگر چند بار به دیگران و کسانی که با آنها اربطه دارد دروغ بگوید، به‌سرعت نفوذ و ارزش خود را از دست می‌دهد و کارآمدی او در اجتماع ـ به‌ویژه اجتماع کوچک خانواده ـ دچار اختلال و ضعف می‌شود.

راست‌گویی تأمین‌کنندة سلامت و بهداشت روان است و به انسان شجاعت و شهامت می‌بخشد، درحالی که دروغ و دروغ‌گویی همیشه انسان را در هاله‌ای از ترس فرو می‌برد و پیوسته از این هراس دارد که دروغ‌های او آشکار گردد. فردی که از بهداشت روان برخوردار نیست، نمی‌تواند در جهت کارآمدی خانوادة خود گام‌های جدی بردارد.صدق در گفتار و صداقت در کردار، انسان را محبوب دل‌ها و مورد اعتماد اعضای خانوادة خود و جامعة انسانی می‌گرداند. برعکس، تظاهر، ریا، نفاق و دروغ‌گویی فرد را در جامعه بی‌اعتبار و نزد خداوند مطرود می‌سازد و پیوند‌های اجتماعی و خانوادگی را با به وجود آوردن جو بی‌اعتمادی از هم می‌گسلد. همچنین خود فرد دچار شخصیت دوگانه و متضاد می‌گردد و هنگام آشکار شدن دروغ‌ها گرفتار رنج و عذاب وجدان می‌شود. اما افراد صادق و درستکار، دارای آرامش روان و احساس ایمنی هستند؛ زیرا چیزی جز آنچه می‌نمایند، نیستند تا از فاش شدن چهرة پنهان خود نگران باشند.

در تحلیل روان‌شناختی، صداقت به گفتار و رفتاری گفته می‌شود که فرد انگیزه و قصدی مغایر با مفاد گفتار و رفتارش نداشته باشد؛ یعنی اینکه فرد با صراحت و وضوح صحبت می‌کند. هنگامی که فرد در ارتباط کلامی یا بدنی صداقت نداشته باشد، ارتباطی متعارض یا دوسطحی برقرار می‌شود؛ به‌گونه‌ای که مفاد سخن شخص چیزی است و بقیة وجود او چیزی دیگر را بیان می‌کند و یا انگیزه و قصد او از رفتار و گفتارش امر دیگری است.در چنین موقعیتی مخاطب به دریافتی که از کلام یا رفتار خود دارد، پاسخ می‌دهد، ولی آن‌گاه که متوجه شود انگیزه شخص امر دیگری بوده است، در پاسخ به رفتار و گفتارهای بعدی او سردرگم می‌شود؛ گاه به کلام و رفتار او توجه می‌کند و از انگیزه و یا انگیزه‌های محرک رفتار غفلت می‌کند و گاهی به دلیل توجه بیشتر به انگیزه‌های احتمالی، دچار واکنش نامناسب می‌شود. این‌گونه ارتباط، از ویژگی‌های رفتارها و گفتارهای اعضای خانوادة ناکارآمد است.

بنابراین، برای دست‌یابی به سلامت روابط در خانواده و بالندگی و کارآمدی آن، باید روابط کلامی و بدنی مثل آهنگ صدا، تماس‌های چشمی، نگاه‌ها، وضعیت بدنی افراد نسبت به هم و حرکات بدن واضح و شفاف باشد و فرد را دچار سردرگمی نکند. باید سخنان فرد نه تنها با حالت صورت، وضع بدن و آهنگ صدا هماهنگ باشد، بلکه روایت‌گر انگیزه و حالات ناهشیار نیز باشد. در واقع، همة ابعاد روان‌شناختی فرد اعم از عاطفی، هیجانی، رفتاری و شناختی یک مطلب را نشان دهد. چنین ارتباط صادقانه، کارآمد و بهنجاری به اعضای خانواده امکان می‌دهد که درستی، تعهد، شایستگی و خلاقیت داشته باشند؛ به کمال و بالندگی برسند و با غلبه بر مشکلات، بر کارآمدی خانواده بیفزایند.

  

 محمد‌مهدی صفورایی‌پاریزی


  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ سلام دوستان عزیز پیشاپیش فرا رسیدن نوروز باستانی رو خدمت هگی تبریک عرض میکنم و امیدوارم سالی سرشار از خوبی و خیری در پیش رو داشته باشید .