سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به رگهاى دل این آدمى گوشتپاره‏اى آویزان است که شگفت‏تر چیز که در اوست آن است ، و آن دل است زیرا که دل را ماده‏ها بود از حکمت و ضدهایى مخالف آن پس اگر در دل امیدى پدید آید ، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آرد ، حرص آن را تباه سازد ، و اگر نومیدى بر آن دست یابد ، دریغ آن را بکشد ، و اگر خشمش بگیرد بر آشوبد و آرام نپذیرد ، اگر سعادت خرسندى‏اش نصیب شود ، عنان خویشتندارى از دست بدهد ، و اگر ترس به ناگاه او را فرا گیرد ، پرهیزیدن او را مشغول گرداند ، و اگر گشایشى در کارش پدید آید ، غفلت او را برباید ، و اگر مالى به دست آرد ، توانگرى وى را به سرکشى وادارد ، و اگر مصیبتى بدو رسد ناشکیبایى رسوایش کند ، و اگر به درویشى گرفتار شود ، به بلا دچار شود ، و اگر گرسنگى بى طاقتش گرداند ، ناتوانى وى را از پاى بنشاند ، و اگر پر سیر گردد ، پرى شکم زیانش رساند . پس هر تقصیر ، آن را زیان است ، و گذراندن از هر حد موجب تباهى و تاوان . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :2
بازدید دیروز :8
کل بازدید :85282
تعداد کل یاداشته ها : 80
103/1/29
2:15 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
سمانه[181]

خبر مایه

بسم رب الشهداء و الصدیقین

جنگ ،تجاوز دشمن به خاک، به خانه، به ناموس ،صدای آژیر خطر ،نیروهای داوطلب و جوانانی که یکی پس از دیگری کوله بار سفر بسته و با بدرقه آب و قرآن و اشک مادرانه راهی جبهه ها شدند ،جوانانی که رفتند تا با قطره قطره خونشان سنگری بسازند در مقابل دشمن ،دشمنی از جنس همسایه ، از جنس عراق از جنس بعثی ،همه رفتند برادر من ،پدر تو ،و شاید هم خودت ،خودت که امروز با خاطراتی از جنگ نام جانباز را برای خود انتخاب کرده ای ...

آری همه می رفتند و از آن طرف پیکر های بی جان و تکه پاره ای بود که به آغوش مادرانشان باز می گشتند ،یا سر نداشتند یا پا ،اما مادران ایرانی چیزی نگفتند ،فرزندان خود را فدایی راه وطن دانستند و هدیه ای در راه سید الشهداء به یا مظلومیت سرورمان ، اما خیلی ها هم برنگشتند ،گفتند اسیر شده اند ،گفتند آن سوی خط مقدم روی مین ها به پرواز درآمدند ،گفتند خیلی ها حسین فهمیده شدند و به زیر تانک ها رفتند و خیلی ها هم تشنه لب به یاد سقای کربلا در رود های خون آشام جام شهادت را نوشیدند ، و اما مادرانی که حتی پلاکی هم نصیبشان نشد ، سالها کارشان شد چشم انتظاری و بیقراری ، قبرهایی که به یاد فرزندانشان شاخه گلی را در آن دفن کردند و هر شب جمعه دلتنگی هایشان را با قبرهای خالی تقسیم کردند و حالا هر ماه و شاید هم هر هفته خبری می آید از آن خفته گان بی نام و نشان که به شهرهای ما می آیند با پلاکی شکسته و تکه ای استخوان با نامی گمنام ،می آیند و هر کدام در گوشه ای از شهر و محله و دانشگاه هایمان و گاهی هم روی تپه ای و یا در غاری  آرام میگیرند ،میگویند تازه تفحص شده اند 20 نفر ، 50 نفر ، 72 نفر و....میگویند که گور دسته جمعی پیدا کرده اند ،گویا زمان جنگ عزیزانمان را در گودالی ریخته اند و به گلوله بسته اند و یا همچون صحنه های فیلم معراجی ها آنها را به آتش کشیده اند ، صحنه هایی که این روز ها در سرزمین دشمن روزهای جنگ ایران دوباره تکرار میشوند و این بار توسط گروه داعش ، داعشی ها شدند عراقی های آن روزها ،به خانه ها حمله میکنند و به دختران و زنان عراقی تجاوز میکنند و بعد هم همه را میکشند چه زن باشی چه مرد ،چه کودک چه پیر و سالمند درست همان کاری که با عراقی ها با مردمان ما کردند ،همان کاری را میکنند که عراقی ها در اهواز و آبادان کردند ،داعشی ها جوانان را ردیف میکنند و به رگبار می بندند بدون هیچ دلیلی فقط به این خاطر که شیعه هستند ، همان کاری که عراقی ها با ما کردند به جرم ایرانی بودنمان ،داعشی ها آرامش را گرفته اند از مردم عراق ، داعشی ها مادران عراقی را داغدار کرده اند با داغ جوانانشان ، همان کاری که عراقی ها با مادران ما کردند ،داعشی ها سر میبرند همان کاری که عراقی ها با ما ایرانی ها کردند و .....

"وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلًا عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّما یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الْأَبْصار"ُ؛ گمان مبر که خدا، از آنچه ظالمان انجام مى‏دهند، غافل است! (نه، بلکه کیفر) آنها را براى روزى تأخیر انداخته است که چشمها در آن (به خاطر ترس و وحشت) از حرکت باز مى‏ایستد.

به امید نابودی هر چه زودترگروه داعش


93/3/27::: 12:18 ع
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ سلام دوستان عزیز پیشاپیش فرا رسیدن نوروز باستانی رو خدمت هگی تبریک عرض میکنم و امیدوارم سالی سرشار از خوبی و خیری در پیش رو داشته باشید .